نوآوری در کسب و کار
آنقدر به نوآوری وسواس پیدا کردهایم که بیمعنی شدهاست. واژهی “نوآوری” و بسیاری از مشتقات آن برای تعریف وضعیت امروزی کسب و کار به وفور به کار میرود. هر شرکتی صرف نظر از اندازه، خدمات و محصولاتش، بیشتر از آنکه نوآور باشد میخواهد دیده و شناخته شود. در اصل این واژه آنقدر بیش از حد استفاده شده که به شعاری بیمعنی و واژهای نخ نما تبدیل شده است.
حتی در خط کار ما ، اغلب با افرادی آشنا می شویم که با نوآوری خیلی آشنا نیستند. به همین ترتیب ، ما اغلب باید به این سؤال پاسخ دهیم كه نوآوری در تجارت دقیقا چیست و چرا مشاغل باید به آن اهمیت دهند.
با توجه به اینکه بطور مبهم از اصطلاح نوآوری استفاده می شود ، جای تعجب ندارد.
همچنین ، در حالی که ما شاهد بوده ایم که صنایع بیشتر و بدلیل نوآوری دچار اختلال می شوند ، هنوز هم بسیاری از صنایع وجود دارند که به مدت چند دهه تحت تأثیر نوآوری قرار نگرفته اند ، بنابراین این افراد لزوماً در دوران حرفه ای خود مجبور به مقابله با آن نشده اند.
این عوامل اغلب به اشتباه باعث می شود كه این افراد به اشتباه تصور كنند كه نوآوری به نوعی منحصر به شركت های مبتنی بر VC ، شركت های بزرگ و تعدادی از دانشگاه های برتر است.
بنابراین ، بیایید وارد این سوالات شویم و با جزئیات بیشتری به این سؤالات بپردازیم تا به کسانی که در امر نوآوری تازه هستند کمک کنیم تا اطلاعات واقعاً راجع به آن بدانند.
دقیقاً چه معنایی از نوآوری در تجارت دارد؟
برای شروع ، باید تعریف کنیم که نوآوری چیست.
اگر از 10 نفر مختلف سؤال کنید که چگونه آنها نوآوری را تعریف می کنند ، احتمالاً شما حداقل 8 تعاریف متفاوت را دریافت خواهید کرد.بحث پیرامون این موضوع زیاد است ، اما حداقل به نظر ما ، بیشتر آنها فقط اختلافات دانشگاهی است. بنابراین ، برای ما مهم است که ابتدا کلمه را دوباره تغییر دهیم و منظور ما را با آن روشن کنیم.تعریف مورد علاقه شخصی ما تعریف Merriam-Webster است. آنها به سادگی نوآوری را “معرفی چیز جدید” می نامند.
تفاوت بین نوآوری و اختراع چیست؟
کلمات نوآوری و اختراع از نظر معنایی با هم همپوشانی دارند اما واقعاً کاملاً متفاوت هستند.اختراع می تواند به نوعی ترکیبی جدید موسیقی ، یک کشف یا هر محصول تخیل مراجعه کند. احساس اختراع که به احتمال زیاد با نوآوری اشتباه گرفته می شود “وسیله ای است ، تقصیر یا فرایند ناشی از مطالعه و آزمایش” ، معمولاً چیزی است که قبلاً وجود نداشته است.
نوآوری ، به نوبه خود ، می تواند به چیز جدید یا تغییر ایجاد شده در یک محصول ، ایده یا زمینه موجود باشد. شاید بتوان گفت تلفن اول اختراع بود ، اولین تلفن همراه یا اختراع یا یک نوآوری و اولین تلفن هوشمند نوآوری.
اکنون ، این فقط به معنای ساده اختراع چیزهای جدید ، مانند محصولی مانند آیفون نیست ، زیرا باید به بازار عرضه شود و به جهان معرفی شود.
این تعریف همچنین محصولات و خدمات جدید را در بر می گیرد ، اما همچنین در بسیاری از زمینه های دیگر مانند فرآیندهای تجاری یا مدل های تجاری پیشرفت هایی را شامل می شود که به نوبه خود منابع اصلی نوآوری هستند.
نوآور بودن به معنای اختراع و اکتشاف نیست. بلکه نوآوری میتواند مدل کسب و کار شما را تغییر داده و روش مواجهه با عوامل محیطی را تغییر دهد؛ و منجر به ارائه محصولات یا خدمات بهتر گردد. زمانیکه شما در کسب و کارتان فرهنگ نوآوری ایجاد مینمایید و روش تفکر و حل مسألهی نوآور را حمایت میکنید، اجرای موفق نوآوری نیز بایستی بخشی از استراتژی کسب و کار شما باشد. کسب و کارهایی که نوآور هستند فرآیندهای اثربخشتری ایجاد نموده و بهرهوری و عملکرد بهتری دارند.
نقش نوآوری در تجارت
اکنون ، ما تعریف کرده ایم که نوآوری به چه معنی است ، می توانیم ببینیم که نقش نوآوری چه برای جامعه در کل و چه برای مشاغل انفرادی نقش دارد.
اول ، برای جامعه عام ، نوآوری عامل اصلی رشد اقتصادی است. طبق مقاله دانشگاه استنفورد ، تقریباً 85٪ از رشدی كه در سالهای 1870 تا 1950 در اقتصاد ایالات متحده اتفاق افتاده است می توان از طریق نوآوری به رشد بهره وری اختصاص داد و این فقط ناهنجاری فردی نیست. طبق همین مقاله ، در زمانهای مختلف نیز یافته های تقریباً یکسان در سایر اقتصادها مشاهده شده است.
بنابراین ، یک تجارت شخصی ، به وضوح ، احمقانه است که این فرصتها را که 85٪ از کل رشد اقتصادی را شامل می شود ، دنبال نکند.در چند دهه گذشته ، ما شاهد روند جدی به سمت اقتصادهای به اصطلاح “winner take most” هستیم كه معدود شركت ها قادر به ایجاد موقعیت های برتر در بازار هستند و بخش اعظم سود در یك صنعت مانند جستجوی آنلاین و سیستم عامل های رایانه ای.آنچه اوضاع را برای بقیه بدتر می کند این است که این بازیکنان غالب که سوار موجی از نوآوری می شوند و یک موقعیت پیشرو در بازار را دنبال می کنند ، غالباً می توانند از رقابت وارد شده به قیمت پایین بیایند و همچنین آماده سوزاندن پول های زیادی برای به دست آوردن بازار هستند. به اشتراک بگذارید و رقابت را بیرون کنید.علاوه بر این ، ما همچنین شاهد تعدادی از سیستم عامل های نوآوری در آینده هستیم که احتمالاً در چند دهه آینده سطح غیرقابل پیش بینی اختلال در بازار را تقریباً در همه صنایع تحریک می کنند ، همانطور که نشان داده شده توسط تحقیقات ARK Invest.
بنابراین ، برای اینکه یک تجارت خاص رشد کند ، سود را افزایش دهد یا حتی در آینده زنده بماند ، بسیار محتمل است که برای دستیابی به اهداف فوق الذکر به نوآوری نیاز داشته باشد.
کسب و کارها چگونه نوآوری می کنند؟
به طور سنتی ، نوآوری تقریباً مترادف با تحقیق و توسعه بوده است. ایده این است که تحقیقات اساسی منجر به اختراعات جدید می شود ، که در صورت ثبت اختراع (در صورت امکان) و به کاربردهای تجاری تبدیل می شوند.
در حالی که هنوز مطمئنا مکانی برای این نوع نوآوری وجود دارد ، اینترنت اساساً بازی را تغییر داده است. اطلاعات ، دانش و ابزارها و نرم افزارهای جدید در حال حاضر تقریباً فوراً و با کسری از هزینه قبلی در تقریباً در هر صنعت موجود است.
در نتیجه ، بیشتر نوآوری ها مانند گذشته ، نتیجه مستقیمی از تجاری سازی تحقیقات اساسی نیست ، بلکه بیشتر در مورد استفاده از دانش ، فن آوری ها و منابع موجود برای حل یک مشکل تجاری خاص است.
به عبارت دیگر ، این در مورد قرار دادن تکه های پازل است.
این روزها ، نوآوری بیشتر مربوط به جمع آوری تکه های پازل برای حل یک مشکل تجاری خاص است.
در عمل ، توضیح با کمک قانون 70-20-10 برای نوآوری معروف شده توسط گوگل ، شاید ساده ترین باشد.
به بیان ساده تر ، این ایده این است که تقریباً 70٪ از منابع نوآوری یک شرکت باید به نوآوری افزایشی تجارت اصلی ، 20٪ به نوآوری کمک کنند که به گسترش آن هسته کمک می کند و 10٪ به نوآوری دستیابی به موفقیت که می تواند آینده شرکت را متحول کند. .